دزدی اطلاعات و مهر تائید مسئولین
پرویز گیلانی :
حساب سازي يا حساب سوزي؟
هميشه تاكيد كردهام كه از هيچكس نپرسيد كدام سهم براي خريد خوب است؛ باز هم بر همين ايده تاكيد دارم اما بعضي وقتها زمان آن ميرسد كه بگوييم كدام سهم – به ظاهر خوب – را نخريد. اجازه بدهيد ماشين اصلاح را بردارم و اين بار سراغ جامعه حسابداران و حسابرسان بورس تهران بروم. البته پيش از آن بايد پشت مديران بورس يا بهتر بگويم ناظران بازار را حسابي كيسه بكشيم. «شركت پالايشگاه نفت اصفهان» يكي از شركتهاي بزرگي است كه نام مباركش به تازگي بر تارك بورس اوراق بهادار نقش بسته. اين شركت از نظر سرمايه پنجمين شركت بورس تهران محسوب ميشود و سهامداران زيادي هم دارد. خوب دقت كنيد تا بروم سر اصل مطلب.شركت پالايشگاه نفت اصفهان در تاريخ 2/6/1387، با ارائه گزارش به بازار، اعلام كرد كه براي هر سهم خود 1027 ريال سود پيشبيني كرده است. كاري ندارم كه بعضي از دوستان سهام اين شركت را «شيرين» تشخيص دادند و پيش از ارائه اين اطلاعيه، براساس اطلاعات تنهايي، سهام اين شركت را خريدند. 16 روز از تقويم ورق خورد و شركت بزرگ پالايشگاه نفت اصفهان در اطلاعيهاي كه در تاريخ 18/6/1387 منتشر كرد، به سبكي عجيب و غريبي اعلام كرد كه ببخشيد، اشتباه شده و پيشبيني 1027 ريال براي هر سهم اين شركت درست نيست بنابراين اعلام شد كه براي هر سهم اين شركت، 841 ريال سود پيشبيني شده است. من خيلي تعجب كردم اما به اين دليل كه سهمي از اين شركت بزرگ نخريده بودم، خدا را شكرگزار شدم. هنوز بازار از شوك رواني اطلاعيه دوم پالايشگاه نفت اصفهان خارج نشده بود كه سومين ضربه به چانه بازار وارد شد. پالايشگاه نفت اصفهان در تاريخ 24/6/87 اعلام كرد كه هر دو پيشبيني قبلياش اشتباه بوده و براساس تازهترين محاسبات، براي هر سهم، 1607 ريال سود پيشبيني شده است. نشستم و حساب كردم كه شركت پالايشگاه نفت اصفهان براساس اطلاعيه اولي كه منتشر كرد، در مجموع بايد 427 ميليارد تومان سود بين سهامدارانش تقسيم ميكرد. براساس اطلاعيه دوم، اين رقم به 350 ميليارد تومان تنزل يافت و در اطلاعيه سوم اعلام شد كه شركت ميتواند 648 ميليارد تومان سود تقسيم كند. بر فرض كه من سكوت كنم و خيليها حال پيگيري نداشته باشند اما يك نفر بايد پيدا شود و از مديران پالايشگاه نفت اصفهان بپرسد كه چه اتفاقي در ماشينهاي محاسبهگر در شركت رخ داده كه در عرض سه هفته، 30 تا 40 درصد از سود شركت كم شده و در عرض يك هفته بعد، 40 درصد بر آن افزوده ميشود. قديميترهاي بازار، خاطرات تلخي از سهام شركت گيلان پاكت دارند كه روزگاري، خيلي از بازيگران بزرگ را در مرداب بزرگترين حسابسازي دهه 70 غرق كرد. در خوشبينانهترين حالت ميتوانيم شركت پالايشگاه نفت اصفهان را به ناكارآمدي سيستم حسابداري و ضعف حسابرس متهم كنيم و در حالت بدبينانه ميشود به اين رفتار، حسابسازي اطلاق كرد. چه دليلي دارد كه براساس يكي از اطلاعيهها مردم را تشويق به خريد سهامي كنيم و دو هفته بعد آنها را از كاري كه كردهاند پشيمان كرده و يك هفته بعد كه همه در صف فروش نشستهاند اعلام كنيم كه ببخشيد اشتباه شد. شما بگوييد چه تضميني وجود دارد كه امور سهام پالايشگاه اصفهان يك هفته ديگر اطلاعيهاي منتشر كند مبني بر اين كه اشتباه شده و سود ما فلان مقدار است.حقيقتش را بخواهيد روز سهشنبه كه اطلاعيه جديد پالايشگاه نفت اصفهان را ديدم، خوشحال شدم به اين دليل كه من جزو سهامداراني نيستم كه سهم اين شركت را در سبد دارند. به قول يكي از بچهها، نه گز اصفهان ميخواهيم نه بازارسازي گزفروش. نميدانم در اين ستون كوچك و كم ظرفيت، چگونه ميشود شاهكارهاي حسابداري و حسابرسي بعضي از شركتها بورس تهران را بازخواني كرد. ما كه نميدانيم، شايد در اصفهان حسابرس و حسابدار كم داشتهاند و به جاي آن از ژاندارم بازنشسته يا مهندس مكانيك يا گزارشگر مسابقات اسبدواني استفاده كردهاند. درست به همين دليل است كه روز چهارشنبه از عباس هشي خواهش كردم فكري به حال حسابداري شهرش بكند.
سلام ، به وبلاگ شخصی من خوش آمدید . امیدوارم بتوانم مطالب مفیدی برایتان ارائه کنم . از دوستان تقاضا می کنم هرگونه پیشنهادی جهت بهبود ارائه مطالب دارند ابراز نمایند با کمال مسرت از آنها استقبال می کنم . هرگونه انتقاد شما نیز باعث تفکر بیشتر من خواهد شد و مطمئن باشید هر مطلبی که باعث تغییر در بینش من شود در اصلاح مطالب قبلی ام منظور می کنم . علی یارتان ( دانا )